سلام بر آن هایی که قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم.
عشق ولایت
 
 

                         

حاج احمد با همان عصایی که زیر بغل داشت آمد روی چهارپایه ایستاد و پشت میکروفن قرار گرفت. لحظه‌ای در سکوت با دقت به چهره‌های بچه‌ها نگاه کرد و بعد گفت:

برادران! ما وقتی از تهران آمدیم، قول دادیم تا خرمشهر را از دست دشمن نگیریم، باز نگردیم. الان دشمن حالت انفعالی پیدا کرده است. ان شاءاللّه با انجام مرحله بعدی این عملیات ضربه محکمی به او وارد می‌آوریم و با ابتکار عمل در جبهه، کار دشمن را تمام و خرمشهر را آزاد خواهیم کرد.

برادران! تا به حال چندین بار از قرارگاه نصر به تیپ ما دستور داده‌اند که بکشید عقب، ولی ما این کار را نکردیم. چون می‌دیدیم که روحیه شما خیلی بالاست و با آنکه هر لحظه امکان دارد ارتش عراق شما را مورد حمله گاز انبری قرار بدهد، با این حال شما خوب مقاومت می‌کنید. دشمن با این همه پاتکی که کرده، حتی نتوانسته یک قدم جلو بیاید.

ما قصد داریم تا چند روز دیگر خرمشهر را آزاد کنیم. شنیده‌ام بعضی‌ها حرف از مرخصی و تسویه زده‌اند. بابا! ناموس شما را برده‌اند – مقصود حاجی، خرمشهر بود – همه چیز شما را برده‌اند! شما می‌خواهید بروید تهران چه کار کنید؟ همه حیثیت ما این جا در خطر است. شما بگذارید ما برویم با آب اروند رود وضو بگیریم و نماز فتح را در خرمشهر بخوانیم، بعد که برگشتیم خودم به همه تسویه می‌دهم.

الان وضع ما عین زمان امام حسین (علیه السلام) است. روز عاشوراست! بگذارید حقیقت ماجرا را بگویم. ما الان دیگر نیروی تازه نفس نداریم. کل قوای ما در این زمان، فقط همین شماها هستید و دشمن هم از این مسئله اطلاع ندارد. در مرحله بعدی عملیات با استفاده از شما می‌خواهیم خرمشهر را آزاد کنیم.

مطمئن باشید اگر الان نتوانیم این کار را انجام بدهیم، هیچ وقت دیگر موفق به انجام آن نخواهیم شد. بسیجی‌ها! شما که می‌گویید اگر ما در روز عاشورا بودیم به امام حسین(علیه السلام) و سپاه او کمک می‌کردیم، بدانید، امروز روز عاشوراست.

حاج احمد یک نگاه پر از لطفی به برادران که اکثراً با سر و صورت و دست و پای زخمی روبروی او به خط شده بودند کرد و ادامه داد: به خدا قسم من از یک یک شما درس می‌گیرم. شما بسیجی‌ها برای من و امثال من در حکم استاد و معلم هستید.

من به شما که با این حالت در منطقه مانده‌اید حجتی ندارم. می‌دانم تعداد زیادی از دوستان شما شهید شده‌اند. می‌دانم بیش از ۲۰ روز است دارید یک نفس و بی‌امان در منطقه می‌جنگید و خسته‌اید و شاید در خودتان توان ادامه رزم سراغ ندارید. ولی از شما خواهش می‌کنم تا جان در بدن دارید، بمانید تا که شاید به لطف خدا در این مرحله بتوانیم خرمشهر را آزاد کنیم…

در آخر صحبت‌هایش، در حالی که اشک از چشمانش سرازیر شده بود، گفت: خدایا! راضی نشو که حاج احمد زنده باشد و ببیند ناموس ما، خرمشهر ما، در دست دشمن باقی مانده. خدایا! اگر بنابراین است که خرمشهر در دست دشمن باشد، مرگ حاج احمد را برسان!

سخنرانی روز پنج‌شنبه ۳۰ اردیبهشت سال ۶۱

همزمان با شب آغاز مرحله سوم عملیات الی بیت‌المقدس

مکان: دارخوین

 منبع:  خبرگزاری فارس



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:حاج احمد متوسلیان, خرمشهر, بیت المقدس, :: 16:40 :: توسط : حلقه صالحین(صاحب الزمان عج)

                        

یکی از فرماندهان جنگ میگفت: خدا رحمت کند حاج عبدالله ضابط را. برایم تعریف می‌کرد: خیلی دلم میخواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سید مرتضی را ببینیم. خلاصه نشد. بالاخره آقای سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمونها پر کشید.

تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقۀ جنگی با کاروانهای راهیان نور. شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دل‌هایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم میخواست تا وقتی زنده هستی بیام و ببینمت، اما توفیق نشد. به من گفت ناراحت نباش فردا ساعت 8 صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم. صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا برم ببینم چی میشه.

بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت 8:30.

دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن میشدم که خواب و خیال است. سربازی که اون نزدیکیها در حال نگهبانی بود نزدیک آمد و به من گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: آره، با یکی از رفقا قرار داشتیم.

گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم این‌جوری است.

گفت: رفیقت اومد اینجا تا ساعت 8 منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره پیش من اومد و به من گفت: کسی با این اسم و قیافه مییاد اینجا، به او بگو آقا مرتضی اومد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت. اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان. رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! سید مرتضی آوینی. (و کسانی را که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نخوانید، بلکه زنده‌اند؛ ولی شما نمی‌دانید. بقره، 154)


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 17:56 :: توسط : حلقه صالحین(صاحب الزمان عج)


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 17:34 :: توسط : حلقه صالحین(صاحب الزمان عج)

اکنون که سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد ، روشن شده است که درونمایه اسلامی انقلاب و حمایت های مردم از آن ، دلیل اصلی ماندگاری و بالندگی انقلاب در سی سال اخیر بوده است . اما در زمان اوجگیری مبارزات مردم ایران علیه نظام وابسته سلطنتی و حتی در سالهای اول پیروزی انقلاب ، تحلیلگران شرق و غرب ، هویت اسلامی انقلاب را " پاشنه آشیل " انقلاب می دانستند و به همین دلیل ادعا می کردند که نظام انقلابی ایران در صورت پافشاری بر حفظ ماهیت اسلامی خود ، یا فرو خواهد پاشید یا از درون ، دچار استحاله خواهد شد تا به پندار غربی ها ، تحت جبر زمان ، روح اسلامی خود را کنار بگذارد و جامه ی لیبرال دموکراسی غرب را بر قامت انقلاب بپوشاند.

بر مبنای همین تصور باطل ، تلاشهای تبلیغاتی و تهاجم سیاسی درغرب جغرافیائی و شرق ایدیولوژیک آغاز شد تا از همان اوان پیروزی انقلاب ، این دروغ بزرگ را القا کنند که اسلام و جمهوری ، دو مقوله متفاوت هستند و نمی توان آنها را ، توامان ، در یک ساختار حکومتی ارائه کرد .ماهیت اسلامی انقلاب مردم ایران ، که بیگانگان می کوشیدند آن را نقطه ضعف انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران جلوه دهند ، در عمل به نقطه قوت انقلاب و نظام و راز ماندگاری آن تبدیل شد . انقلاب نه تنها از ایدیولوژی اسلامی خود فاصله نگرفت ، بلکه با رهبری امام خمینی ( ره ) ، اسلام به عنوان ستون و پایه اصلی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران ، راه پیشرفت و انکشاف کشور و جبران عقب ماندگی های تاریخی گذشته را فراهم کرد . بر این اساس ، ایدیولوژی اسلامی انقلاب مردم ایران ، آن را از سایر انقلاب های بزرگ جهان متمایز می سازد . وجه تمایز بارز دیگر انقلاب اسلامی ، آشکار ساختن ظرفیتهای بی کران ایدیولوژی اسلامی ، برای استقرار نظام مردمسالاری دینی در ایران است .

تلاش غرب برای تلقین ادعای ناممکن بودن تلفیق دین و دموکراسی ، قدمتی همتای تاریخ حیات انقلاب اسلامی دارد . درمقطع پیروزی انقلاب اسلامی ایران به ویژه در ماههای اپریل و مارچ سال 1979 ، روشن بود که مردم ایران خواهان استقرار نظام جمهوری بر مبنای اصول و قوانین الهی اسلام هستند . اما در جهان دو قطبی 30 سال پیش ، بعضی از گروهها و محافل سیاسی داخلی ایران ، تحت تاثیر گرایشهای چپ و راست ، با برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران مخالف بودند .

حتی گروههایی که منکر هویت اسلامی مبارزات و انقلاب پیروزمند مردم ایران نبودند ، از برپائی " جمهوری دموکراتیک اسلامی " سخن می گفتند . اما امام خمینی ( ره ) با دور اندیشی شگرف خود ، می دانستند که افزودن هرگونه پسوند یا پیشوندی بر جمهوری اسلامی ایران ، به منزله کارگذاردن خشت کجی است که مبنای نظام را به اعوجاج خواهد کشید و انقلاب اسلامی را ، از رشد و بالندگی دربستر " نه شرقی و نه غربی " منحرف خواهد ساخت.

از دیدگاه امام خمینی ( ره ) ، شعارهای اصلی انقلاب ، خط قرمزی بود که هرگز نباید نقض می شد . یکی دیگر از این خطوط قرمز ، حق حاکمیت مردم ایران بر سرنوشتشان بود که از جمله وجوه تمایز انقلاب اسلامی با سایر انقلابهای بزرگ جهان نیز به شمار می رود . نقش بارز مردم ایران در سرنوشت کشور ، در دوران بعد از پیروزی انقلاب بسیار زود آشکار شد و برگزاری همه پرسی مارچ 1979 برای تعیین نوع حکومت دلخواه مردم ایران ، نشان داد که انقلاب اسلامی در مقایسه با سایر انقلابهای جهان ، به طور کلی ، از جنس متفاوتی است .

برگزاری همه پرسی مارچ سال 1979 نه تنها در تاریخ ایران ، بلکه در تاریخ سایر انقلاب های جهان نیز ، رویدادی یگانه و بی نظیر است . هدف ما در این گفتار ، به دلیل محدودیت زمانی ، مقایسه تطبیقی انقلابهای بزرگ جهان با انقلاب اسلامی نیست ، زیرا ویژگی های منحصر به فرد و جایگاه جهانی انقلاب اسلامی ، پس از سه دهه ، برای آزاد اندیشان و ناظران مستقل ، واقعیتی روشن واثبات شده است.

هدف ما بازگوئی این واقعیت تاریخی است که همه پرسی سال 1979 کمتر از دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران برگزار شد و اکثریت مردم ایران ، یعنی 2/98 درصد از شرکت کنندگان درهمه پرسی ، خواستار برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران شدند .

حال آنکه در تاریخ ، هیچ حاکمیت برآمده از یک انقلاب فراگیر و مردمی را نمی توان یافت که پس از پیروزی و سرنگون کردن نظم کهن ، خواستار نظر ملت در مورد شکل و ساختار نظام جدید شده باشد . تجربه ی انقلابها ، به ویژه انقلابهای فرانسه و روسیه ، نشان می دهد که انقلاب ها معمولا با اتکا به یاری مردم ، البته در سطوح مختلف ، به پیروزی رسیده اند .

زمانی که سکانداران انقلاب ، یا حاکمان جدید کشور ، از شانه های مردم به زیر آمده و در قصرهای دولتی مستقر شده اند ، دلنگرانی و دغدغه اصلی آنان ، حفظ قدرت و اریکه ی حکومت بوده است . هرگز در تاریخ هیچ انقلابی ، به استثنای انقلاب اسلامی مردم ایران ، مشاهده نشده است که انقلابیون سابق و صاحبان کنونی قدرت ، دیدگاههای توده ی مردم را در تعیین نوع حکومت در نظرگرفته باشند . اما انقلاب اسلامی و جایگاه والای مردم از دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، واجد چنین خصیصه ای بود و همین ویژگی ، یکی از وجوه تمایز بارز انقلاب اسلامی با انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر روسیه است .

حرکت توده های مردم برای براندازی نظم کهنه و پی افکندن نظم نوین ، که انقلاب خوانده می شود ، از دو جنبه ی میزان حضور مردم در عرصه ی مبارزات انقلابی و قدرت و استحکام حاکمیتی که هدف خشم انقلابی ملت قرار گرفته ، قابل ارزیابی است . بررسی اوضاع سیاسی اجتماعی فرانسه در سال 1789 ، روسیه در سال 1917 و ایران در سال 1979 ، تفاوت ها یا تمایزات دیگر انقلاب اسلامی با انقلابهای یادشده را آشکار می سازد . دولت های فرانسه و روسیه در آستانه وقوع انقلاب در این دو کشور ، از نظر اقتصادی در مرحله ی ورشکستگی کامل قرار داشتند . حکومت های پاریس و مسکو ، به دلیل شکستهای پیاپی در جنگ های متعدد ، از نظر توان نظامی نیز در وضعیتی بسیار ضعیف و متزلزل به سر می بردند . در فرانسه سال 1789 حکومت حتی قادر به تامین نان مصرف مردم نبود . در روسیه نیز حکومت " رومانف " ها در ورطه ی جنگ جهانی اول گرفتار شده بود و دوران بی ثباتی سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی را پشت سر می گذاشت .

این هر دو حکومت ، از کمترین حمایت خارجی برخوردار نبودند و به همین دلیل آسیب پذیرتر از هرزمان دیگر به نظر می رسیدند . با توجه به این مسائل ، سرنگونی امپراطوری های فرانسه و روسیه در جریان انقلابهای این دو کشور ، به دشواری اوجگیری انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت سلطنتی در ایران نبود . زیرا در ایران سال 1979 ، اوضاع به کلی با وضعیت فرانسه و روسیه درآستانه انقلاب ، متفاوت بود . نظام سلطنتی ایران در دهه 1970 به دلیل افزایش سریع و غیرمنتظره نفت ، از نظر ذخایر ارزی و توانایی مالی ، در مطلوب ترین شرایط اقتصادی تاریخ حکومت پهلوی قرار داشت . علاوه بر این ایران در دوران رژیم پادشاهی ، یکی از دو پایه ی اصلی دیپلماسی امریکا درخلیج فارس و خاورمیانه بود و به همین دلیل ، دولت وقت امریکا و متحدان اروپائی قصر سفید ، با تمام توان خود از رژیم شاه حمایت می کردند.

اقتدار ظاهری رژیم شاه به درجه ای رسیده بود که غرب از ایران با عبارت " جزیره ثبات " یاد می کرد . طبعا مبارزه برای براندازی حکومتی وابسته که در اوج قدرت قرار داشت و از حمایت همه جانبه ی دولتهای غربی هم برخوردار بود ، بسیار دشوارتر از آن بود که فرانسویان و روسها ، دهها سال پیش ، تجربه کرده بودند . اما حضور میلیونی مردم ایران در مبارزات انقلابی در سراسر کشور ، پیروزی انقلاب ، یعنی این واقعه بزرگ به ظاهر ناممکن را ، ممکن ساخت و رژیم قدرتمند شاه را سرنگون کرد که این نیز ، یکی از وجوه تمایز انقلاب اسلامی با انقلابهای دیگر است.

 

 

 

تفاوت انقلاب با پدیده‏های اجتماعی مشابه:

 

۱. تفاوت با کودتا: الف) انقلاب یک حرکت مردمی است؛ ولی کودتا به دست افرادی معدود و نظامی شکل می‏گیرد.

 

ب) انقلاب تغییراتی بنیادین ایجاد می‏کند؛ ولی کودتا تغییراتی در سطح رهبران و برخی قوانین.

 

پ) رهبری انقلاب ویژگی های معینی دارد؛ ولی رهبری کودتا مبتنی بر زور یا سلسله مراتب نظامی تعیین می شود.

 

ت) رهبران انقلاب به دنبال اهداف مقدسی هستند؛ ولی رهبران کودتا خیر.

 

ث) منازعه سیاسی در انقلاب طولانی است و قدرتی متمرکز برای در دست گرفتن قدرت وجود ندارد؛ بر خلاف کودتا.

 

۲. تفاوت با شورش: شورش محدود است و موجب تغییراتی در سیاست ها یا نهادها می شود؛ ولی انقلاب، اساسی است.

 

۳. تفاوت با رفرم: تغییر تدریجی و بدون خشونت است؛ برخلاف انقلاب.

 

۴. تفاوت با نهضت‏های استقلال‏طلبانه: این نهضت‏ها هم نوعی انقلاب هستند اما علیه حکومت بیگانه.

 

۵. تفاوت با نهضت‏های جدایی‏خواهانه: در این نهضت‏ها، شاهد قیام و شورشِ "بخشی از مردم جامعه" علیه حکومت مرکزی هستیم؛ اما در انقلاب قیام سراسری است.

 

اقسام انقلاب:     انقلاب فردی: تغییر و تحول در داخل فرد با توجه به کمال و مبدأ الهی.

 

                        انقلاب اجتماعی: انقلاب صنعتی (مثل انگلستان)

 

                                                انقلاب کارگری (مثل روسیه)

 

                                                انقلاب دهقانی (مثل چین)

 

                                                انقلاب سیاسی آزادیخواهانه (مثل فرانسه)

 

                                                انقلاب سیاسی اسلامی (مثل ایران)

 

مراحل انقلاب:     1- مرحله تکوین: زمینه اولیه پیدایش انقلاب، نارضایتی از وضع موجود در زمینه های سیاسی، اقتصادی، مذهبی و... است. سپس یک آرمان جدید و یک روحیه انقلابی و برگشت ناپذیر شکل می گیرد. نوع رهبری، نوع ایدئولوژی انقلابی و شدت و ضعف نارضایتی از وضع موجود نیز در این مرحله، مؤثرند.

 

2- مرحله تخریب: پس از مرحله تکوین و دو قطبی شدن جامعه، ممکن است نوع دیگری از تغییر (مثل کودتا، رفرم یا شورش) صورت پذیرد. پیشرفت یا عدم پیشرفت حالت انقلابی دی چنین زمانی به سه رکن اصلی انقلاب – یعنی "مردم"، "رهبری" و "مکتب" بستگی دارد. تخریب پایه‏های حکومت در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... همراه با خشونت و آماده کردن انسانها برای گرفتن مسؤولیت و نیز ایجاد زمینه برای مقبولیت عام، از طریق مشارکت عموم مردم امکانپذیر است.

 

3- مرحله سازندگی: این مرحله، پس از پیروزی انقلاب است و از مراحل قبل، حساستر و مشکلتر. بیشتر نیروهایی که قدرت را به دست گرفته اند فاقد تجربه اجرایی هستند. از سوی دیگر، ماشین دولتی از بین نرفته و نیروهای انقلابی با یک بوروکراسی به جا مانده از رژیم قبلی مواجه اند. درگیریهای داخلی، تحرکات نیروهای ضد انقلاب و نیز اختلافات خود نیروهای انقلابی نیز از مسایل این دوره است.

 

علل انقلاب:        1. احساس قطعی و عمومی مردم مبنی بر به خطر افتادن عقیده و ارزش‏های جامعه.

 

                        2. نارضایتی از وضع موجود و داشتن آرمان مطلوب.

 

                        3. ظلم و ستم نظام حاکم.

 

                        4. فساد و فحشا.

 

                        5. آگاهی مردم از شناخت وضع موجود.

 

                        6. داشتن روحیه مقاومت، ایثار و قبول سختی‏ها.

 

 

 

وجوه تمایز انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب های بزرگ جهان

 

 

 

 

در ادامه ویژه برنامه های سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، برنامه ای دیگر از این مجموعه را تقدیم حضورتان می کنیم . در این گفتار به بررسی ویژگی های منحصر به فرد انقلاب اسلامی می پردازیم و در عین حال ، وجوه تمایز انقلاب اسلامی را با سایر انقلاب های بزرگ جهان ، نظیر انقلابهای فرانسه و روسیه ، بررسی می کنیم. نویسندگان ، تحلیلگران و کارشناسان جهان ، طی سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، این انقلاب را با انقلاب 1789 فرانسه وانقلاب 1917 روسیه مقایسه کردند. حقیقت نیز این است که در میان رویدادهای بزرگ اجتماعی و سیاسی کشورهای جهان ، انقلابهای فرانسه ، روسیه و ایران ، شاخص ترین آنها محسوب می شوند. انقلابهای فرانسه و روسیه ، جایگاه خود را در تاریخ یافته اند و ارزشهای بالقوه این دو رویداد بزرگ ، هرگز انکار نشده است . مردم فرانسه در سال 1789 وروسها در سال 1917 شاهد جا به جایی قدرت در کشورشان بودند . اما آنچه در این دو کشور روی داد ، از نظر گستردگی دامنه مبارزات انقلابی و حضورتوده های مردم در آنها ، هرگز با انقلاب اسلامی و حضور میلیونی مردم ایران در روند پیروزی انقلاب ، قابل مقایسه نیست . مقایسه میزان اقتدار و گستردگی پایگاه مردمی انقلاب اسلامی ایران و انقلابهای فرانسه وروسیه را ، در ادامه این گفتار پی خواهیم گرفت ، اما در حال حاضر ضروری است که به مهمترین و منحصر به فرد ترین ویژگی انقلاب 1979 مردم ایران ، یعنی ماهیت اسلامی آن ، بپردازیم .

اکنون که سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد ، روشن شده است که درونمایه اسلامی انقلاب و حمایت های مردم از آن ، دلیل اصلی ماندگاری و بالندگی انقلاب در سی سال اخیر بوده است . اما در زمان اوجگیری مبارزات مردم ایران علیه نظام وابسته سلطنتی و حتی در سالهای اول پیروزی انقلاب ، تحلیلگران شرق و غرب ، هویت اسلامی انقلاب را " پاشنه آشیل " انقلاب می دانستند و به همین دلیل ادعا می کردند که نظام انقلابی ایران در صورت پافشاری بر حفظ ماهیت اسلامی خود ، یا فرو خواهد پاشید یا از درون ، دچار استحاله خواهد شد تا به پندار غربی ها ، تحت جبر زمان ، روح اسلامی خود را کنار بگذارد و جامه ی لیبرال دموکراسی غرب را بر قامت انقلاب بپوشاند.

بر مبنای همین تصور باطل ، تلاشهای تبلیغاتی و تهاجم سیاسی درغرب جغرافیائی و شرق ایدیولوژیک آغاز شد تا از همان اوان پیروزی انقلاب ، این دروغ بزرگ را القا کنند که اسلام و جمهوری ، دو مقوله متفاوت هستند و نمی توان آنها را ، توامان ، در یک ساختار حکومتی ارائه کرد .ماهیت اسلامی انقلاب مردم ایران ، که بیگانگان می کوشیدند آن را نقطه ضعف انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران جلوه دهند ، در عمل به نقطه قوت انقلاب و نظام و راز ماندگاری آن تبدیل شد . انقلاب نه تنها از ایدیولوژی اسلامی خود فاصله نگرفت ، بلکه با رهبری امام خمینی ( ره ) ، اسلام به عنوان ستون و پایه اصلی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران ، راه پیشرفت و انکشاف کشور و جبران عقب ماندگی های تاریخی گذشته را فراهم کرد . بر این اساس ، ایدیولوژی اسلامی انقلاب مردم ایران ، آن را از سایر انقلاب های بزرگ جهان متمایز می سازد . وجه تمایز بارز دیگر انقلاب اسلامی ، آشکار ساختن ظرفیتهای بی کران ایدیولوژی اسلامی ، برای استقرار نظام مردمسالاری دینی در ایران است .

تلاش غرب برای تلقین ادعای ناممکن بودن تلفیق دین و دموکراسی ، قدمتی همتای تاریخ حیات انقلاب اسلامی دارد . درمقطع پیروزی انقلاب اسلامی ایران به ویژه در ماههای اپریل و مارچ سال 1979 ، روشن بود که مردم ایران خواهان استقرار نظام جمهوری بر مبنای اصول و قوانین الهی اسلام هستند . اما در جهان دو قطبی 30 سال پیش ، بعضی از گروهها و محافل سیاسی داخلی ایران ، تحت تاثیر گرایشهای چپ و راست ، با برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران مخالف بودند .

حتی گروههایی که منکر هویت اسلامی مبارزات و انقلاب پیروزمند مردم ایران نبودند ، از برپائی


درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق ولایت و آدرس callofsalehin.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 40
بازدید کل : 5409
تعداد مطالب : 4
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعی
دعای عظم البلا